قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

در مبنای همه چیز شک کن، از جمله آموزش های مدرسه ،دانشگاه،والدین ،جامعه lforghan2@ تلگرام hamid_qeydar اینستاگرام
قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

در مبنای همه چیز شک کن، از جمله آموزش های مدرسه ،دانشگاه،والدین ،جامعه lforghan2@ تلگرام hamid_qeydar اینستاگرام

بررسی گزینشی کتاب "رابطه متقابل کتاب و سنّت" علی نصیری

 

یکی از کتابهای نایاب بازار که چاپش مدتهاست تمام شده و تجدید چاپ نشده کتاب حجه الاسلام دکتر علی نصیری "رابطه متقابل کتاب و سنّت" است.حتی انتشاراتش هم دو نسخه بیشتر نداشت که هر چه اصرار کردم یک نسخه اش را به من نفروخت  به هر حال در همان سال انتشارش با آقای نصیری در نمایشگاه قرآن بحث هایی داشتم که او را عالمی بسیار سنّتی و دارای کلامی صریح هچون دیگر حوزویون دیدم که بهیج وجه عقیده " انحصار الفاظ وحی به قرآن" را با استدلالات من نپذیرفت. این کتاب را در دو کتابخانه  از مجموعه کتابخانه های شهرداری تهران پیدا کردم ولی نهایتا در کتابخانه ملک  مورد مطالعه گزینشی قرار دادم.


دو نشانه بر  امکان پیش داوری داشتن یا تعصب غیر علمی مهدی نصیری  در کتابش"رابطه متقابل کتاب و سنّت"

1-      استفاده از منابع مخالف، در طرح نظر مخالف خود نشانه ای بر پیش داوری داشتن : چرا نویسنده نظرات قرآنیون را، برای نمونه نظرات چکراوی را نه مستقیما از کتابهایش که ابتدائا از کتابهای مخالفش آورده مانند "القرآنیون و شبهاتهم حول السّنه" این رفتار برخورد علمی نیست.

2-  تحمل نداشتن نویسنده بر نظر مخالفش، نشانه ای بر پیش داوری داشتن:   در هنگام نقل دلیل های قرآنیون نمیتواند صبر به خرج دهد و همراه  آوردن نظرشان در همان محل به نقد و رد میپردازد پس از تقسیم بندی به 8 دلیل و آوردنش سپس جداگانه هم، به رد و نقد آنها میپردازد.

او دلایل قرآنیون را به 8 دلیل تقسیم کرده و سپس در فصلی جداگانه به رد پرداخته است، با توجه به اختلاف عقیده خودم با نظرات رایج شیعه نسبت به قرآنیون  تقسیم بندی اصلاحی خودم نسبت به آن 8 دلیل اینچنین است:


عقائدی انحرافی از قرآنیّون

1-         پاسخ گویی آیات دال قرآن به  همه نیازها  ( فما الداعی الی الوحی الخفی)

2-         انحصار تبعیّت از وحی به آیات دال قرآن

3-         اعتبار دادن به سنّت پیامبر دوگانگی متضاد احکام در اسلام را در پی دارد.

4-         اهتمام پیامبربه کتابت قرآن و نهی پیامبراز نوشتن حدیث، برابر نهی پیامبر از وجود سنّت دینش است.

5-         تمامی گفتار و رفتار پیامبر ص منسوخ به زمان و مکان و مخاطبین اوست و سایر این سه را در برنمیگیرد.

6-         تدوین صحاح ستّه و اربعه توطئه کاملا ایرانی برای نابودی اسلام بوده و سنّت زمینه تفرقه مسلمانان است.

 

عقائد از نظر من صحیح  یا  مطابق با واقع قرآنیون ولی  مخالف باور  اکثریت شیعه و سنّی امروز

1-         جز قرآن هیچ چیز بر پیامبر اسلام وحی نشده است.

2-         احادیث حداقل دو قرن پس از پیامبر تدوین شده اند چگونه قادر به نقل صحیح گفتار شده باشند.

3-         چگونه خدا دینش را با روایتهایی میفرستد که در سند و متن مشکل دارند؟! (حاکی بودن روایت از بخشی از دین و نه عینش)

مبانی تبدیل مغالطه ها به کد

     

      اول میخواستم مطالب منطقی صرف رو در وبلاگ دیگرم  با عنوان " دلمشغولی های من "  http://travel1.blogsky.com   مطرح  کنم  ولی به این فکر کردم که پیش نیاز مطالب قرآنی منطق و روش برداشت منطقی و روشمند منطقی از قرآن  است . این منطق ماست که  ما را به سوی حق یا باطل راهنمایی میکند و این باز ضعف منطق و غلبه مغالطه  یا اصطلاح دینیش شبهه است که شیطان را بر ما گام به گام مسلط میکند  ...  بگذریم  نمیخوام سخنرانی کنم  مبنا این پیشنهاد کدها  را براساس تقدم و تاخر مطالب کتاب  مغالطات علی اصغر خندان قرار داده ام

 

 

 

 

         

هر جمله ای در جهان از هر کسی صادر شود یا مغالطه(سفسطه) است و یا یک برهان (استدلال صحیح از نظر صورت و مواد) از این جهت اشعار ، خطابه ها ، جدل ها از اجزاء مقدمه و متن و نتایج مغالطه ها و استدلال ها تشکیل میشوند.

در اینجا براساس ترتیب کتاب مغالطات علی‌اصغر خندان به مغالطه ها کد داده ام اینو داشته باشید و تحلیل کنید  و من رو از نظرات سازنده انتقادی  خودتون محروم  نکنید   تا برسیم به انواع استدلال

نمونه بسیارساده

آرمان: بله شیعه ای که ازغرب نشات بگیره همینه،میشه دجال
سینا: آرمان تو واقعا متحجّری، چون استدلالی نداری اینو میگی

تحلیل
آرمان: مغالطه منشاء
سینا: مغالطه توهین

کد بندی:
آرمان : f in c 8 سینا : f in c 7

وهابیت و قرآنیون سابمیتر سطحی در جهان ! دو روی سکه قشریگرایی قرآنی

     

 


متاسفانه مهجوریت و در گوشه ماندن ارتباطات معانی و دقائق قرآن همواره به اشکال مختلف در حال تکرار است . از برداشت های سطحی شیعه و سنّی در فقه احکام قرآن و اینکه میپندارند حق به تمامی در زیر پرچم افکار رایج فرقه ای شان جمع شده است و هر که با مشهورات اکثریت در فرقه مقابله کند منحرف است تا سلفی گری و جمود تاریخی وهابیان ، از هر سه که بگذریم به گروههایی با عنوان بازگشت به قرآن بر میخوریم که اینبار بدتر از همه سنّت عملی پیامبر اسلام را که روش تمامی مسلمانان است و ادامه سنت خدا و پیامبران پیشین در شرایع مصدق پیشین است را انکار میکنند که دقیقا همچون وهابیت ظاهر گرا در روایات و قرآن ،اینبار تنها در خود قرآن و از خود قرآن با چنگ زدن و استدلال های معیوب همه مسلمانان به جز قرآنیون را  مشرک میپندارند، آن هم نه شرک عملی که ریا در عمل باشد بلکه شرک اعتقادی!
برخی از تندروترینشان که نه نماز میخوانند و نه روزه معینی میگیرند و مسلم ترین قواعد و قرائن قرآنی را هرگونه و براساس مراد فلسفه از پیش آماده قشریگری و عدم دقت و هر چه ظاهر باشد تعیین میکنند.

با آنکه نامشان قرآنی است ولی در استدلال قشریگرا  هستند چه کنیم؟!

خود من به شدت با افکار شیعه و سنی در تقابلم و همواره در مسجد و دانشگاه و جامعه و اینترنت در حال بحث و جدل  با این جماعات تند به سر میبرم و داد قرآن میزنم که
1- قرآن کل علم خدا به صورت ظاهر عربی و باطن رمزی است زیرا فرمود:

وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ ﴿59﴾

برخلاف دو فرقه منحرف شیعه و سنی ، قرآن را اقطع الدلاله میدانم ، کتاب مبین و لوح محفوظ و ام الکتاب را سه صفت از همین قرآن کاغذی میدانم.

2- قرآن تنها وحی بر پیامبر است نه یک کلمه بیشتر وحی نشده زیرا فرمود:

أَوَلَمْ یَکْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَرَحْمَةً وَذِکْرَى لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿51﴾ قُلْ کَفَى بِاللَّهِ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ شَهِیدًا یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِینَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ وَکَفَرُوا بِاللَّهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿52﴾ و آیات بسیار دیگر..

ولی اگر استدلال بر روابط بطون آیات قرآن را هم در نظر نگیریم ای قرآنیون از شما میپرسم مگر آیات مقطعات قرآن جزء قرآن نیست؟ مگر پیامبر 17 رکعت نماز نمیخوانده، مگر حج به جا نمی آورده مگر خود موسی و عیسی ع نماز رکعتی نداشته اند پس اینها را از کجا میآورده است؟ مگر خدا در آیه 27 کهف تمام قرآن را پناهگاه پیامبرش ندانسته؟ پس چگونه آیات مقطعات قرآن پناهگاه پیامبرمان باشد و چگونه هر تر و خکشی در قرآن باشد و تبیان هر چیز ، در قرآن باشد و " مَّا فَرَّطْنَا فِی الکِتَابِ مِن شَیْءٍ " فعل خدا در آن باشد و تنها همین ظاهر قرآن علم بی پایان خدا باشد و مقطعات قرآن علم خدا نباشد ؟!!!
علمی که خود میگوید
وَلَوْ أَنَّمَا فِی الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿27﴾