ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
آیاتی از قرآن که نشان میدهد پیامبر به جز قرآن هیچ آیه ای
( معجزه ای) نداشته است.
۱.(وَقَالُوا۟ لَوۡلَا نُزِّلَ عَلَیۡهِ ءَایَةࣱ مِّن رَّبِّهِۦۚ قُلۡ إِنَّ ٱللَّهَ قَادِرٌ عَلَىٰۤ أَن یُنَزِّلَ ءَایَةࣰ وَلَـٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ وَمَا مِن دَاۤبَّةࣲ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا طَـٰۤىِٕرࣲ یَطِیرُ بِجَنَاحَیۡهِ إِلَّاۤ أُمَمٌ أَمۡثَالُکُمۚ مَّا فَرَّطۡنَا فِی ٱلۡکِتَـٰبِ مِن شَیۡءࣲۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ یُحۡشَرُونَ) [سوره اﻷنعام 37 - 38]
۲.(وَقَالُوا۟ لَوۡلَاۤ أُنزِلَ عَلَیۡهِ ءَایَـٰتࣱ مِّن رَّبِّهِۦۚ قُلۡ إِنَّمَا ٱلۡـَٔایَـٰتُ عِندَ ٱللَّهِ وَإِنَّمَاۤ أَنَا۠ نَذِیرࣱ مُّبِینٌ أَوَلَمۡ یَکۡفِهِمۡ أَنَّاۤ أَنزَلۡنَا عَلَیۡکَ ٱلۡکِتَـٰبَ یُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡۚ إِنَّ فِی ذَ ٰلِکَ لَرَحۡمَةࣰ وَذِکۡرَىٰ لِقَوۡمࣲ یُؤۡمِنُونَ) [سوره العنکبوت 50 - 51]
۳.(قُل لَّئنِ ٱجۡتَمَعَتِ ٱلۡإِنسُ وَٱلۡجِنُّ عَلَىٰۤ أَن یَأۡتُوا۟ بِمِثۡلِ هَـٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ لَا یَأۡتُونَ بِمِثۡلِهِۦ وَلَوۡ کَانَ بَعۡضُهُمۡ لِبَعۡضࣲ ظَهِیرࣰا وَلَقَدۡ صَرَّفۡنَا لِلنَّاسِ فِی هَـٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ مِن کُلِّ مَثَلࣲ فَأَبَىٰۤ أَکۡثَرُ ٱلنَّاسِ إِلَّا کُفُورࣰا وَقَالُوا۟ لَن نُّؤۡمِنَ لَکَ حَتَّىٰ تَفۡجُرَ لَنَا مِنَ ٱلۡأَرۡضِ یَنۢبُوعًا أَوۡ تَکُونَ لَکَ جَنَّةࣱ مِّن نَّخِیلࣲ وَعِنَبࣲ فَتُفَجِّرَ ٱلۡأَنۡهَـٰرَ خِلَـٰلَهَا تَفۡجِیرًا أَوۡ تُسۡقِطَ ٱلسَّمَاۤءَ کَمَا زَعَمۡتَ عَلَیۡنَا کِسَفًا أَوۡ تَأۡتِیَ بِٱللَّهِ وَٱلۡمَلَـٰۤىِٕکَةِ قَبِیلًا أَوۡ یَکُونَ لَکَ بَیۡتࣱ مِّن زُخۡرُفٍ أَوۡ تَرۡقَىٰ فِی ٱلسَّمَاۤءِ وَلَن نُّؤۡمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّىٰ تُنَزِّلَ عَلَیۡنَا کِتَـٰبࣰا نَّقۡرَؤُهُۥۗ قُلۡ سُبۡحَانَ رَبِّی هَلۡ کُنتُ إِلَّا بَشَرࣰا رَّسُولࣰا)
[سوره اﻹسراء 88 - 93]
۴.(قَدۡ نَعۡلَمُ إِنَّهُۥ لَیَحۡزُنُکَ ٱلَّذِی یَقُولُونَۖ فَإِنَّهُمۡ لَا یُکَذِّبُونَکَ وَلَـٰکِنَّ ٱلظَّـٰلِمِینَ بِـَٔایَـٰتِ ٱللَّهِ یَجۡحَدُونَ وَلَقَدۡ کُذِّبَتۡ رُسُلࣱ مِّن قَبۡلِکَ فَصَبَرُوا۟ عَلَىٰ مَا کُذِّبُوا۟ وَأُوذُوا۟ حَتَّىٰۤ أَتَىٰهُمۡ نَصۡرُنَاۚ وَلَا مُبَدِّلَ لِکَلِمَـٰتِ ٱللَّهِۚ وَلَقَدۡ جَاۤءَکَ مِن نَّبَإِی۟ ٱلۡمُرۡسَلِینَ وَإِن کَانَ کَبُرَ عَلَیۡکَ إِعۡرَاضُهُمۡ فَإِنِ ٱسۡتَطَعۡتَ أَن تَبۡتَغِیَ نَفَقࣰا فِی ٱلۡأَرۡضِ أَوۡ سُلَّمࣰا فِی ٱلسَّمَاۤءِ فَتَأۡتِیَهُم بِـَٔایَةࣲۚ وَلَوۡ شَاۤءَ ٱللَّهُ لَجَمَعَهُمۡ عَلَى ٱلۡهُدَىٰۚ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡجَـٰهِلِینَ) [سوره اﻷنعام 33 - 35]
این چهار آیه امّا چهارمین دالی که برشمردم نشان میدهد نگین خبررسانان و پیام رسان قرآن ص هیچ آیه ای به جز قرآن عرضه نکرده است و تمامی روایاتهایی که در کنار قرآن نشانه های اعجازی برای او برمیشمارند دروغ هایی بیش نیستند.
۱. آیه ۳۵ انعام با واو آغاز میشود و دو حرف واو و فاء مهمترین حروف در یکپارچگی سیاق هستند پس باید استدلالمان را از آیه ۳۳ آغاز کنیم که موضوع این آیه غم دار بودن پیامبر به علت نپذیرفتن قران توسط ستمکاران است.
۲. عبارت "لا مبدّل لکمات الله" نشان میدهد که هیچ معجزه ای توان جایگزینی برای قرآن را ندارد زیرا قران هم مانند عیسی ع کلمه است بشری که بدون پدر متولد شد و در گهواره سخن گفت و همانند ندارد.
۳.آیه ۳۵ از یک شرط ساده ( ان کان کبر ...) بعلاوه یک شرط انکاری ( فان استطعت ان تبتغی : پس براساس گران بودن رویگردانی آنها از تو برایت اگر میتوانستی ( که نمیتوانی ) تا تلاش کنی زمین را چال کنی یا ...) بعلاوه نتیجه گیری یک فرض محال صادق تشکیل شده است (فتاتیهم بایة و لو شاء الله ... ) و مفهوم مخالف "به فرض محال که خدا میخواست در آن صورت ستمکاران این نشانه غیر از قران تو را میپذیرفتند" نشان میدهد خدا هرگز نخواسته است و نباید بخواهد که نشانه ای دوشادوش قرآن بیاید .
۴. مهمترین نتیجه تادیبی و تحذیری این چهار آیه آن است که "فلا تکوننّ من الجاهلین" پس از نادانان نباش! در واقع این از نادانی خواهد بود که پیامبر بپندارد خدا معجزه ای یکسان در توان قرآن ایجاد کند و باز این نادانی است اگر پیامبر میپنداشت و ما اگر بپنداریم خدا میخواست تا همگان هدایت شوند.
۵. نکته اصولی در آیه ۳۵ وجود دو حرف "إن" با معنای شرط در کنار حرف "لو" با معنای تخیل محال و تصور بلاتصدیق و بلا واقع است زیرا براساس استدلال منطقی اصول الاستنباط آیت الله دکتر محمد صادقی تهرانی برای یک معنی دقیقا یکسان ممکن نیست دو واژه در قرآن به کار رود و این نشانه سستی فصاحه الکلام و بلاغت متن است که هرگز سستی در آفرینش قرآن راه ندارد.