قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

در مبنای همه چیز شک کن، از جمله آموزش های مدرسه ،دانشگاه،والدین ،جامعه lforghan2@ تلگرام hamid_qeydar اینستاگرام
قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

در مبنای همه چیز شک کن، از جمله آموزش های مدرسه ،دانشگاه،والدین ،جامعه lforghan2@ تلگرام hamid_qeydar اینستاگرام

الروایت المکتوبه لیسو ابدا بلاغا مبینا

نهی الله رسوله اذ یقال الی الان لنا : " قل اطیعو الله و اطیعو الرسول ... وما علی الرسول الا البلاغ المبین"   54 نور  
و امّا الروایات المکتوبه عندنا لیسو ابدا  بلاغا مبینا  فالنتیجه الجزئیه  للمتفکرین و لا للمتزمّتین الفریقین هکذا
٭ و ما علی الرسول اصدار الروایات التی یکتبون بایدیهم ثم یقولون هذا من عند الله و رسوله فاطیعوا!!!

شهوت ها

اعوذ بالله من  الشیطان الرجیم
زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ ﴿14﴾ قُلْ أَؤُنَبِّئُکُم بِخَیْرٍ مِّن ذَلِکُمْ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ ﴿15﴾ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴿16﴾ الصَّابِرِینَ وَالصَّادِقِینَ وَالْقَانِتِینَ وَالْمُنفِقِینَ وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالأَسْحَارِ ﴿17﴾ شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِکَةُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ قَآئِمَاً بِالْقِسْطِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿18﴾ 

 


همیشه این چهار آیه رو خیلی دوست داشتم و دارم . انگار که تمام دنیا رو تو این چهار آیه جمع کرده اون خدای عزیز رفیق و داره دوستانه میگه حواستون باشه این شهوت های دنیا عامل گم کردن راه براتون نشه
نکات بسیاری ،حکیمانه در این سیاق چهارگانه جمع آوری کرده  اما سه نکته :

1- برخی می اندیشند که عشق به فرزند طبیعیه و همیشه مثبته ! در حالی که فرزند شهوت دوّمه و از خاصیت های شهوت اینه که استقلال عقل در هدایت  گوش و چشم و دل رو از انسان میگیره پس حواسمون باشه برای فرزند ، عقلمون رو کنار نگذاریم و عاشقانه به کسی ستم نکنیم !!!  بله عاشقانه گناه کردن! و حق دیگران رو ضایع کردن!  اینه که بسیاری از انسانهایی که میخواستند صالح باشند چون پای فرزندشون به میان آمده پای خودشون هو لرزیده و به خودشون و دیگران جفا کردند و با دید حق به جانب هم اینکار رو کرده اند و از این اصل کلی هر کدومتون شاید مصادیق فراوانی در ذهن داشته باشید .




2- براساس اصل حجت تقدم و تاخر کلمات خدا در قرآن  حداقل دو مفهوم در اینجا تناظر زیبایی دارند   یکی  "حب الشهوات من النساء"   با  "الصابرین"
دوم "حب الشهوات من البنین"  با  "الصادقین"   من میاموزم که در برابر شهوت به جنس مخالفم  بایدصبور بود و کلا در برابر زن باید صبور بود  و در برابر شهوت فرزند نیز باید راستگو  بود و مفهوم مخافش اینکه شهوت داشتن فرزند مانع از راستگو بودن و روراست بودن است! که این نکته بسیار  پنهان و جالبیست
3-  آن کسانی که میگویند تمام اسلام یعنی  آموزه زرتشت در اوستا  که نمیدونم کجای اوستا هم چنین نوشته " پندار پاک، گفتار پاک، کردار پاک"  این آیه هم "الصَّابِرِینَ وَالصَّادِقِینَ وَالْقَانِتِینَ وَالْمُنفِقِینَ وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالأَسْحَارِ " همان را میگوید امّا با تعداد آرایه بیشتری    و البته توجه دادن به بیدار بودن در سحر و تفکر در زمان سحر که اکثر مردمان غافل خوابند به  در درخواست پوشش بر اشتباهات از خود و خدای خود

دخالت هرمنوتیک در قرآن یا فهم مشرکانه از آن

هرمنوتیک ریشه ای یونانی دارد هرمس در اندیشه چندین خدایی یونانی، وظیفه ای مشرکانه دارد. وی باید واسطه ای بین خدایان و آدمیان باشد تا کلمات خداگونه آنان را به کلمات فهم پذیر آدمیان بدل کند! هرمنوتیک در عمل، بعد از رنسانس اروپا درابتدای قرن 18م شکل گرفت زیرا مردم میخواستند در فضای باز ایجاد شده به مطالعه کتاب مقّدس بپردازند امّا فیلسوفان بی خدا باز پیش قدم شدند! پندار من همچنان این است(لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُواْ الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُواْ  )
غالب خود شرع مدار پنداران (علماء اسلامی!) جهان اسلام دلالت واژگان قرآن را درعمل یا برخی در نظر گمانی میپندارند ( یعنی قرآن قطعی الصدور از جانب خدا ولی ظنّی الدلاله است) که باید با عوامل خارجی تفسیر و تاویل شود توهم های هرمنوتیکی هم همین را دنبال میکند 

 

یکی از راه های درست جلوه دادن یک رفتار غیر اخلاقی یا نامعقول یا مضرّ تغییر نام آن است .

 

از مظاهر بارز آن میتوان  پرداخت به بیحجابی که رفتار کنیزان و فرومایگان بوده است را fashion  بنامند یارفتار غیر انسانی لواط  که داستان عذاب سخت لوطیان را به ذهن میآورد به قهرمانی و مردانگی (guy) تعبیر کنند یا در مورد گفتار حاضر، شرک در فهمیدن کلام خدا که او با عباراتی چون" إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ "وَلَا یُشْرِکُ فِی حُکْمِهِ أَحَدًا "لَا مُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِهِ " ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ"  و... به شدّت به آن تاخته است  hermeneutic بنامند 

 

 

خود معترفم به اینکه تفسیر و تاویل متون ادبی و حقوقی و ... انسانی ناخودآگاه در حصار فهم هر نویسنده و مخاطب از تاثر او نسبت به  

 

زمانه اش ، جامعه اش،  فرهنگش،  تربیت دوران کودکی و خاطراتش  

 

متفاوت از نویسنده و مخاطب دیگر است. پس شراکت دادن این عوامل میتواند ما را  در فهم بهتر نیّت یا نیّت های نویسنده و یا  دیگر حواشی 

 

 متن یاری رساند امّا قرآن معجزه کلامی است و با هر متن بشری متفاوت ! برای شرح آن میتوانید به مقاله

"چرا قرآن روایت نیست"

که 
در مخالفت با مقاله "چرا قرآن روایت است" شبستری در همین وبلاگ انتشار داده ام مراجعه کنید 

 

 

 مشکل بنیادی من با مبلّغان هرمنوتیک که در ایران مجتهد شبستری ( نویسنده کتاب "هرمنوتیک، کتاب و سنت" و سخنران جلسات مرتبط 10 صبح هر پنجشنبه حسینیه ارشاد) پیشتاز آنان است این است که نظریاتشان در زمینه گمانی پنداشتن ذاتی فهم قرآن ( تاویل یا هرمنوتیک فلسفی) و چه در زمینه تلاششان برای استفاده از عوامل غیرمعصومانه خارج قرآنی در جهت ارائه فهم نسبی از قرآن ( تفسیر یا هرمنوتیک نوین) با روش صریحی که خدا در قرآن برای فهم کتابش در آیات بسیاری ارائه میدهد تضاد دارد  آنها میگویند: "زبان بیش از نشانه هاست" پس تا مباحث هرمنوتیک در مورد زبان قرآن به عمل نیاید فهم از قرآن توهّم است. 

 
من میگویم: زمانی میتوان نظریه ای را در مورد چیزی پذیرفت که آن نظریّه با خود آن چیز در مخالفت نباشد پس سازگار باشد.

گیریم شما مباحث هرمنوتیک را قبل از خواندن قرآن مو به مو اجرا کردید پس از آن با مفاد آیات قرآن  که صرف و نحو و فصاحت و بلاغت موجود در کلمات عربیش ( هدف از وضع همه این 4 تا جهت مفاهمه بوده است و نه هدف دیگر) در جهت دور ریختن این پیش فرض های مشرکانه شما در فهم ( فهم هرمنوتیکال) آمده باشد چه میکنید؟
مثل رفتارشما با قرآن مانند کسانی است که در عزای دوستشان جملگی لباس سیاه (هرمنوتیک) بر تن کرده باشند و به جز چند نفر که میگویند در متن وصیّت دوستمان آمده است که در عزای من لباس سیاه بر تن نکنید و گریه نکنید و غیره  و شما بر آن چند نفر خشمگینانه بتازید که او غلط کرده است ما به احترام او لباس سیاه بر تن کرده ایم و حفظ احترام مرده واجب است!

بیش از این سخن را به درازا نکشم خدای قرآن خود میگوید"
وَلَا یَأْتُونَکَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاکَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِیرًا " من خود تفسیر خودم ، قرآن نیازمند تاویل درونی است  و تاویل همان استفسار آیات متشابه با هم است نه تفسیر!  نه استفاده از تاریخ و روایت و داستان و انحصار در شان نزول ها و ادبیات عرب عامیانه و هر عامل خارجی دیگر که خواننده را به سمت 3 بیراهه میبرد :
تحریف به کتمان معنا ، تحریف به تضییق معنا ، تحریف به توسعه معنا