قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

در مبنای همه چیز شک کن، از جمله آموزش های مدرسه ،دانشگاه،والدین ،جامعه lforghan2@ تلگرام hamid_qeydar اینستاگرام
قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

در مبنای همه چیز شک کن، از جمله آموزش های مدرسه ،دانشگاه،والدین ،جامعه lforghan2@ تلگرام hamid_qeydar اینستاگرام

مبانی تبدیل مغالطه ها به کد

     

      اول میخواستم مطالب منطقی صرف رو در وبلاگ دیگرم  با عنوان " دلمشغولی های من "  http://travel1.blogsky.com   مطرح  کنم  ولی به این فکر کردم که پیش نیاز مطالب قرآنی منطق و روش برداشت منطقی و روشمند منطقی از قرآن  است . این منطق ماست که  ما را به سوی حق یا باطل راهنمایی میکند و این باز ضعف منطق و غلبه مغالطه  یا اصطلاح دینیش شبهه است که شیطان را بر ما گام به گام مسلط میکند  ...  بگذریم  نمیخوام سخنرانی کنم  مبنا این پیشنهاد کدها  را براساس تقدم و تاخر مطالب کتاب  مغالطات علی اصغر خندان قرار داده ام

 

 

 

 

         

هر جمله ای در جهان از هر کسی صادر شود یا مغالطه(سفسطه) است و یا یک برهان (استدلال صحیح از نظر صورت و مواد) از این جهت اشعار ، خطابه ها ، جدل ها از اجزاء مقدمه و متن و نتایج مغالطه ها و استدلال ها تشکیل میشوند.

در اینجا براساس ترتیب کتاب مغالطات علی‌اصغر خندان به مغالطه ها کد داده ام اینو داشته باشید و تحلیل کنید  و من رو از نظرات سازنده انتقادی  خودتون محروم  نکنید   تا برسیم به انواع استدلال

نمونه بسیارساده

آرمان: بله شیعه ای که ازغرب نشات بگیره همینه،میشه دجال
سینا: آرمان تو واقعا متحجّری، چون استدلالی نداری اینو میگی

تحلیل
آرمان: مغالطه منشاء
سینا: مغالطه توهین

کد بندی:
آرمان : f in c 8 سینا : f in c 7

وهابیت و قرآنیون سابمیتر سطحی در جهان ! دو روی سکه قشریگرایی قرآنی

     

 


متاسفانه مهجوریت و در گوشه ماندن ارتباطات معانی و دقائق قرآن همواره به اشکال مختلف در حال تکرار است . از برداشت های سطحی شیعه و سنّی در فقه احکام قرآن و اینکه میپندارند حق به تمامی در زیر پرچم افکار رایج فرقه ای شان جمع شده است و هر که با مشهورات اکثریت در فرقه مقابله کند منحرف است تا سلفی گری و جمود تاریخی وهابیان ، از هر سه که بگذریم به گروههایی با عنوان بازگشت به قرآن بر میخوریم که اینبار بدتر از همه سنّت عملی پیامبر اسلام را که روش تمامی مسلمانان است و ادامه سنت خدا و پیامبران پیشین در شرایع مصدق پیشین است را انکار میکنند که دقیقا همچون وهابیت ظاهر گرا در روایات و قرآن ،اینبار تنها در خود قرآن و از خود قرآن با چنگ زدن و استدلال های معیوب همه مسلمانان به جز قرآنیون را  مشرک میپندارند، آن هم نه شرک عملی که ریا در عمل باشد بلکه شرک اعتقادی!
برخی از تندروترینشان که نه نماز میخوانند و نه روزه معینی میگیرند و مسلم ترین قواعد و قرائن قرآنی را هرگونه و براساس مراد فلسفه از پیش آماده قشریگری و عدم دقت و هر چه ظاهر باشد تعیین میکنند.

با آنکه نامشان قرآنی است ولی در استدلال قشریگرا  هستند چه کنیم؟!

خود من به شدت با افکار شیعه و سنی در تقابلم و همواره در مسجد و دانشگاه و جامعه و اینترنت در حال بحث و جدل  با این جماعات تند به سر میبرم و داد قرآن میزنم که
1- قرآن کل علم خدا به صورت ظاهر عربی و باطن رمزی است زیرا فرمود:

وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ ﴿59﴾

برخلاف دو فرقه منحرف شیعه و سنی ، قرآن را اقطع الدلاله میدانم ، کتاب مبین و لوح محفوظ و ام الکتاب را سه صفت از همین قرآن کاغذی میدانم.

2- قرآن تنها وحی بر پیامبر است نه یک کلمه بیشتر وحی نشده زیرا فرمود:

أَوَلَمْ یَکْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَرَحْمَةً وَذِکْرَى لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿51﴾ قُلْ کَفَى بِاللَّهِ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ شَهِیدًا یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِینَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ وَکَفَرُوا بِاللَّهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿52﴾ و آیات بسیار دیگر..

ولی اگر استدلال بر روابط بطون آیات قرآن را هم در نظر نگیریم ای قرآنیون از شما میپرسم مگر آیات مقطعات قرآن جزء قرآن نیست؟ مگر پیامبر 17 رکعت نماز نمیخوانده، مگر حج به جا نمی آورده مگر خود موسی و عیسی ع نماز رکعتی نداشته اند پس اینها را از کجا میآورده است؟ مگر خدا در آیه 27 کهف تمام قرآن را پناهگاه پیامبرش ندانسته؟ پس چگونه آیات مقطعات قرآن پناهگاه پیامبرمان باشد و چگونه هر تر و خکشی در قرآن باشد و تبیان هر چیز ، در قرآن باشد و " مَّا فَرَّطْنَا فِی الکِتَابِ مِن شَیْءٍ " فعل خدا در آن باشد و تنها همین ظاهر قرآن علم بی پایان خدا باشد و مقطعات قرآن علم خدا نباشد ؟!!!
علمی که خود میگوید
وَلَوْ أَنَّمَا فِی الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿27﴾

نقدی بر یک نوشته در ارتباط با آیه نسخ

تمابرخی معتقدند تمامی استدلال هایی که بر آیاتی که بر ریشه "عجز" در قرآن اقامه میشود را مغالطه است و معتقدند که خدا از معجزه در قرآن نامی نیاورده است.

2-      علی الظاهر برخی به علت اینکه حافظ کل یا قسمتی از قرآن هستند و به علل دیگر که بر من مخفی است به شدت دچار تحجّر و زیاده روی بر روی سیاق قرآنند و به تحمیل به تضییق معنا در آیات به علت سیاقشان میپردازند. مثلا در آیه نسخ : مَا نَنسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَلَىَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿106﴾ بقره   میگویند منظور از آیه ، تنها آیات اقناعی است در حالی که پاسخی جز سکوت ندارند  . که  این آیه هیچ نشانه ای بر اینکه آن را تنها مقید به سیاقش کنیم ندارد یعنی  هیچ نشانه عطف (مثلا :  و ماننسخ ) ضمیر، معرفه بودن در اینجا نیست که " مِنْ آیَةٍ نکره ای در سیاق نفی مفید عموم است"  پس این عبارتی کلی است که تمامی آیات یا نشانه های خدا را در برمیگیرد.

3-       یا میگوید پیامبران به معجزه نیاز ندارند!
 الف: از آنها میپرسم پس به چه نیاز دارند تا بفهمیم واقعا پیغام آور خدا هستند؟  صحت ادعا به تنهایی را که بسیاری دارند، همین نهج البلاغه دارای صدق دعوا و پر از حکمت است ولی کتاب خدا نیست، کلام خدا نیست زیرا ثقیل است، زیرا تناقض دارد، زیرا متشابه بالکل نیست .
ب:  پیامبر باید اعجاز داشته باشد وگرنه مردم میمانند که مارهای مدعوین فرعون برتر بودند یا تبدیل عصی به اژدها توسط موسی! در حقیقت برتری ملازم ناتوانی طرف است.
ج: ما نگفتیم که صرف معجزه آوردن کافی است وگرنه همین کریس آنجل عصر ما هم کارهایی  فوق العاده کرده است که مردم عادی از شدت تعجب وحشت کرده اند ولی چه کمک از اجنه باشد و چه خطای دید و ترفند،  باز هم همراه دعوی و شریعت نه تنها نبوده که اگر هم باشد باید در ادامه شرایع گذشته و مصدّق آنها باشد که او را بنده خدا بگوییم یا شیطان ، هنوز وی چنین غلطی نکرده است.