قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

در مبنای همه چیز شک کن، از جمله آموزش های مدرسه ،دانشگاه،والدین ،جامعه lforghan2@ تلگرام hamid_qeydar اینستاگرام
قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

در مبنای همه چیز شک کن، از جمله آموزش های مدرسه ،دانشگاه،والدین ،جامعه lforghan2@ تلگرام hamid_qeydar اینستاگرام

عناوین عقائد ایمانی من نسبت به قرآن که میتوانیم با هم بحث کنیم

0 - قرآن شامل سه عنصر واژگان دال سازنده جملات و حروف مقطعه و بطن است . روابط این سه عنصر کل علوم دنیا و روابط اشیاء از ابتدای خلقت تا نهایت جهان و پس از آن را در بر دارد. کتاب مبین ، کتاب مکنون، ام الکتاب هر سه صفت از قرآن هستند. 

1-پیامبر و ائمه طاهرینش و همگان محتاج علم قرآن هستند و خدا و قرآنش محتاج هیچ کس نیست. 

2- قرآن نه تنها قطعی الدلاله که ذاتا تنها واژگان خداست که اقطع الدلاله بوده و هست و خواهد بود. 

3- قرآن دربردارنده تمامی معارف وحی از آدم ع تا خاتم ع است. 

4- واژگان قرآن تنها کلمات وحی شده بر پیامبر اسلام است و خدا و (جبرئیل) هیچ سخنی اضافه تر با پیامبر نگفته است. 

5- تنها کلامی معصوم است که معجزه باشد و حتما اعجاز تشابه را جزئی تا کامل دربر داشته باشد و این جز در قرآن در هر کتابی محال است. 

6- تنها دلیل ایمان به اسلام و تنها دلیل بینیازی قرآن از علوم و اشخاص غیر وجوه متعدد اعجاز قرآن از جمله تشابه آن است و هر دلیل ایمانی دیگر توهمی گمانی بیش نیست. 

7-پس هیچ کلامی غیر از قرآن معصوم نیست. (کلام حضرات معصومین،اگر متواتر لفظی و معنوی فرضی هم باشند امکان نسخ به زمان، به شخص،به مکان را بالقوه دارند و گمان یکی موارد نسخ آنها را از جایگاه عصمت کلام به دور میکند.) 

8- قرآن نهایت کلام خدا و شاهکارواژگانی اوست. از این جهت سخن گفتن برتر از قرآن برای خدا محال ذاتی است. یا به بیان عامی خدا نمیتواند کتابی برتر از قرآن در تمامی ابعاد بیافریند. 

9- قرآن قبل از تنزیل بر قلب و فکر پیامبر انزال شده است. 

10- پیامبر جز بشری ابلاغ کننده هیچ سهمی در قرآن ندارد. 

11-قرآن خود بسنده و جامع است. 

12- قرآن روایت نیست. قرآن منحصر تاریخی نیست. 

13- هر روایتی هرچند متواتر دارای حداقل یکی از دوازده ابتلائات روایت است. 

14- پس از قرآن سنت که در حاشیه رمزی از قران است به وسیله اجماع مسلمانان و عقل مستقل و روایت محرز خواهد شد. 

15- هیچ روایتی حجیّت استقلالی محض ندارد.

نظرات 3 + ارسال نظر
avt دوشنبه 8 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 09:31 ق.ظ

گفتید که "هر روایتی هرچند متواتر دارای حداقل یکی از دوازده ابتلائات روایت است" منظورتان از این دوازده ابتلائتاتی که ذکر کردید چیست؟لطفا نام ببرید

سلام
به این مقاله مراجعه کنید چرا قرآن روایت یا نقل نیست؟ http://lforghan2.blogsky.com/1393/10/05/post-99

تحریف (اختلال لفظی) : 1- جا به جایی کلمه و حرف2- کم شدن متن3- اضافه شدن به متن جعل ( اختلال معنایی): 1- مجاز ناقص یا غلط2- کنایه ناقص یا غلط3- تشبیه ناقص یا غلطنسخ (اختلال عارضی): 1- به زمان2- به شخص(شخص یا گروه مخاطب )3- به مکان ( توریه، تقیه) اثرات ( تحریف و جعل و نسخ) : 1- تناقض و تضاد بینا متنی (روایتهای بشری ) و درونی (کتابهای بشری) 2- مخالفت با عقل (مستقلات عقلیه)3- مخالفت با قرآن خلاصه: 9 آفت حقیقی ( 3 اختلال لفظی + 3 اختلال معنایی +3 اختلال عارضی) + 3 اثر موارد نه گانه بالا( اختلاف درونی+ مخالفت با عقل+ مخالفت با قرآن) Σ 12 آفات روایات بشری،

فرد آخر! دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 08:04 ب.ظ

سلام

مطالب خامی فرموده اید که بسیاری خلاف خود قرآن است و خود شما وقتی خواستم در مورد رویت هلال با شما صحبت کنم گوش ندادید و متاسفانه فقط خودتان را در راه درست می دانید

مثلا حرف نزدن خدا جز قرآن با پیامبر اصلا حرف بی ربطیست نسبت به جمله ماقبلش که وحی فقط قرآن است، مگر صحبت خدا با پیامبر فقط وحی است؟ یا صحبت جبرئیل فقط وحی است؟

تعصب در همه چیز بد است بلکه باید طبق آیه قرآن به دین رو کرد با «فطرت» در حالی که «حنیف» هستیم

در صورتی که توضیح خواستید بعدا صحبت می کنیم

سلام دوست من
شما مطلب خام من را به چالش بکشید و از بسیاری مخالفت ها چند تا را عنوان کنید ولی بی دلیل انگ خامی نزنید.
در مورد هلال تلفنی، حضوری، اینترنتی در خدمتت هستم و حرفت رو میشنوم شما چه مطلبی داری من سراپا گوشم
من به دنبال حقیقت و استدلال کامل و صحیحم و برایم مهم نیست خودم تنها در راه درستم یا فلانی و بهمانی هم درستند یا نادرست
حقیقت رابطه ای مستقیم با بیشتر و کمتر افراد ندارد مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید فقط استدلال و قرآن. من مقلد تعقل خودم هستم اما اگر شما اهل ذکر هستی فرد آخر! عزیز بینات و زبر ارائه بده تا با هم بیندیشیم.

اتفاقا بر جمله قبل صحه میگذارد . بله صحبت خدا با پیامبر فقط وحی است و صحبت جبرئیل فقط وحی است. نکند شما میپندارید حروف و کلمات احادیث قدسی را عینا بر پیامبر وحی شده!
عزیز من اولین اصل قرآنی ها و من جمله صادقی تهرانی ره آیه 27 کهف و انحصار معارف وحی در قرآن و وحی بر پیامبر تنها و تنها به قرآن موجود است و بس منتظر توضیحاتت هستم

سید محمد موسوی عقیقی دوشنبه 19 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 08:43 ب.ظ http://letoarafu.blog.ir

سلام آقای قیدر عزیز و گرامی
با نکته 0 درباره حروف مقطعه که آن را از حروف باطنی ذکر کردید زیاد موافق نیستم بلکه در اینجا بیشتر نظر مرحوم آیت الله سیّد جواد غروی را قبول دارم .
نکته 1 بسیار بجا و دقیق بود و خب خیلی صریح :) .
از شماره2تا 8 همگی را قبول دارم
ولی نکته9 همان وحی مقطعی و وحی یکجایی است که این حتی با خود قرآن هم ثابت شده نیست بلکه آیاتی برخلاف آن است مثل آیاتی که می گوید پیامبر گاهی اوقات برای یک حکم منتظر وحی می ماند .
نکته دهم سخنی راست است .
درباره نکته14 بنظرم اینجا نظر دکتر صبحی منصور دقیق تر باشد که احراز حجیت قطعی سنت از طریق رجال و... امکان پذیر نیست بلکه فقط از طریق عرضه روایت بر قرآن و عقل است .

سلام محمد جان و تشکر بسیار از نوشتن جز به جز نظرت

خوب در مورد حروف مقطعه باید استدلال آقای غروی رو کامل و مختصر عنوان کنی تا بررسی کنیم

در مورد نکته 14 به نظر من هم رجال علم نیست، وهمیات و مسنداتی است که مخلوط هم شده اند.
اضافه بر نظر صبحی منصور که عرضه فقط بر قرآن و عقله، چه اشکالی است که اجماع عملی همه مسلمانان و روایتی که مخالف عقل و قرآن و اجماع عملی نباشد که غیر مستقیم و ضمنی موافق عقل و قرآن است. احراز حجیت سنت را کند؟
دوم اینکه خود صبحی منصور احراز کیفیت نماز مسلمانان را وابسته به اجماع عملی همگی مسلمانان میدونه و گرنه ظاهر واژه های قران و عقل که ساکتند.

در مورد وحی یکجایی انتظار پیامبر برای وحی با دانستن آن قابل جمع است و تضاد را میتوان را با مکلف بودن بر انتظار حل کرد نه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد