قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

در مبنای همه چیز شک کن، از جمله آموزش های مدرسه ،دانشگاه،والدین ،جامعه lforghan2@ تلگرام hamid_qeydar اینستاگرام
قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

در مبنای همه چیز شک کن، از جمله آموزش های مدرسه ،دانشگاه،والدین ،جامعه lforghan2@ تلگرام hamid_qeydar اینستاگرام

اختلاف بین شیعه ی کلام محور و شیعه ی تقریب محور

براساس تعالیم خدا در قران مقدس اختلاف افکنی بین مسلمانان گناهی بزرگ ، مایه ی از بین رفتن قدرت و نابودیست و باید بر اختلاف عقائد صبر داشت یا آن را در ابتدا  به خدا اصالتا و یا معرفتا به فعل و دستور خدا قران و همچنین پیامبر اصالتا و ومعرفتا سنت قطعیه ی او ارجاع داد و سعی در رفع اختلاف داشت : 1- وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ ﴿46﴾ 2- فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً ﴿59﴾

شکی نیست که اکثریت شیعه و سنی حال حاضر دو فرقه روایت زده و جامد هستند که با هم تخاصم میکنند نگارنده خود را در حوزه ی کلام شیعه میدانم در حالی که به شدت خود را از حوزه ی کلامی و فقهی اهل سنت و حوزه ی فقهی شیعه دور حس میکنم و با این دو در تقابلم اما موضوع جالب توجه داوری شخصی من در بین دو گروهیست که هر دو خود را شیعه میدانند و دیگری را متهم میکنند نمایندگان مطرح حال قطب اول :  شیخ یاسر الحبیب http://www.alqatrah.net/pr/index.php ، آیت الله سید صادق حسینی شیرازی  http://persian.shirazi.ir ، شیخ حسن الهیاری  با حدود 4 ساعت پخش زنده شبکه ی ماهواره ای اهل بیت و ... و           قطب دیگر وابستگان رسمی و فکری سازمان تقریب مذاهب اسلامی هستند. www.taqrib.info/persian   و در بین این دو قطب نیز افرادی روایتی همچون سید محمد حسینی قزوینی

 www.valiasr-aj.com   مشاهده میشوند که به همان جماعت اول نزدیکترند . گروه اول تکیه بر روایات پیامبر و ائمه اطهار دارند (هرچند جعلی) در فهم مسائل و قران، هر نوع حکومت اسلامی غیر معصوم را کلا مردود و غیر اسلامی میدانند، همواره بر ارجحیت و عصمت ائمه بر صحابه تکیه دارند و خلفای سه گانه و عائشه محور لعن و ردشان  و محل اثبات کفرشان است، روز و شبشان شیعه کردن از نوع کلامی و  سنی را منحرف و مشکل اصلی اسلام و مسلمانان میپندارندو وحدت را محال و تقریب مذاهب را فتنه شیطان میشمارند .

و اما گروه دوم نیز تکیه بر روایات پیامبر و ائمه اطهار دارند (هرچند جعلی) در فهم مسائل و قران، بخششان مدافع ولایت فقها ، بخششان مدافع ولایت فقیه، و بخش دیگرشان مدافع ولایت مطلقه ولی فقیه هستند و بخشی ساکتند و مدافع سکوت و اگر امام معصومی آمد و ...سنی را برادر و گروه اول را نادان، مزدور، تندرو، آب به آسیاب دشمن بریز، منحرف میدانند.

امّا شکی درانحراف سنّی در اینکه تمامی صحابه را یکسان مینگرد نیست نه تنها  ادله بسیار قرانی و روایی بر ولایت و عصمت ائمه اطهار دردست داریم که دلائل بسیار بر فسق عائشه وخلفای سه گانه و دیگر حکومت ها اما چه فائده ای بر اثبات فسق اینان و یا لعنشان و یا جشن بر مرگشان در حال حاضر بر ما مترتب است  ومختصرا قران چه میگوید:

تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَلَکُم مَّا کَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿134﴾ ﴿141﴾ بقرة

حضرت امام علی ع مظلوم و مجهور عصر حاضر، قرآن شریف است و خلفای غاصب، همان حکومت های وقت بر مسلمانان

در تمام جهان هستند. شما اگر سراسر قران را بگردید سه نوع حکومت اساسی بیشتر نمیابید یا حکومت فردی خدا و پیامبرش و صاحب امرش که همه براساس کلام شیعی باید معصوم باشند و وکیل الرعایا و ضابط حقوق مردم، یا حکومت شورایی گروهی مردم بر مردم و یا حکومت فردی غیر معصوم که مذموم است. عمر و عثمان و ابوبکر حال حاضر امیر قطر و بحرین و اردن و... هستند .جالب توجه اینکه مردمان کشورهای اهل سنت نیز هم صدا با مردمان شیعه میگویند ودر عمل هم نشان داده اند که ما بر خلاف فقهمان (که هر مسلمان صاحب قدرتی را اولی الامر ومالک جان و ناموس ما میداند) به دنبال عدالت که از فروع شیعه هست قیام کرده ایم .حق آنست که فلسفه اختلاف را درک کنیم که خدا میفرماید وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلاَ یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ ﴿118﴾ إِلاَّ مَن رَّحِمَ رَبُّکَ وَلِذَلِکَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ لأَمْلأنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ ﴿119﴾ واگر نمیتوانیم یک سنی را شیعه کنیم حق حساب و کتاب برای کارنامه ی او را نداریم ، حق مسخره و توهین به عمری که  در قبر پوسیده و عصبی شدن نداریم که با اهل کتاب که همچون ما موحدند نیز باید به بهترین روش گفتگو کنیم. مرد هستید حقتان را ازعمر و یزید حال حاضر بگیرید. مرد هستید به جای لعن عمربن خطاب، خائن حرمین الشرفین ملک عبدالله را لعن کنید که خون مردم شیعه را در عربستان و کشورهای دیگر با صرف هزینه  در شیشه کرده است. کجای قران دستور خصومت و لعن این انسانهای تاریخی را به شما داده است . سنی و شیعه هر دو مسلمانند و باید با کفر جهانی و صهیونیسم بجنگند وگرنه هر دو از بین خواهند رفت. در یک کلام شیطان و قدرتهای شیطانی همواره میان انسانها اختلاف ایجاد میکنند تا خود سود ببرند و نمونه های آن : اختلاف افکنی بین شیعه و سنی ، شیعه و شیعه ، سنی وسنی ، بین اقوام ایرانی، بین ملیت ها با هم ،بین رنگ پوست ها ، بین فقیرو غنی ، دانشگاهی و حوزوی ، دانشگاهی و درس نخوانده ، زن و شوهر ،بسیار گسترده است و اصولا برتری جویی میراثی فرعونیست. جالب اینکه اشخاصی مثل یاسر الحبیب با اینکه در بیشتر موارد به حق عائشه وخلفا را رد میکنند اما نگاشتن کتابهایی چون : "الفاحشه وجه آخر للعائشه" هر چند عقیده شخصیشان و حق باشد و مزدور آمریکا و انگلیس نیز نبوده و نیستند سر آخر به نفع جبهه ی کافرضد شیعه وسنی یعنی صهیونیزم تمام خواهد شد.

نظرات 3 + ارسال نظر
ali دوشنبه 8 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 07:49 ق.ظ

ببخشید که من زیاد سوال میپرسم ولی یه شبهه ای هست که مهمه،آقایون معتقدند که همونطور که وقتی انسان میره پیش پزشک هر دارویی و قرصی که بهش میده بدون چون و چرا قبول میکنه و به دکتر نمیگه چرا فلان دارو رو به من میدی و بی چون چرا قبول میکنه پس باید از مراجع تقلید هم به همین منوال تقلید کرد و اعتماد کرد چون خودت اگه بخوای علتش و بدونی باید فقیه بشی و اصلا خیلی طول میکشه تا به سوالت برسی پس بهتره همون تقلید کنی پاسخ شما به این شبهه چیه؟ممنون

نه خواهش میکنم. من از نظر شما استفاده میبرم و به فکر می افتم. من هم بسیار با این تمثیل از زبان مردم برخورد داشتم سعی میکنم پاسخ مفصلی رو در آینده نزدیک در نوشتاری مستقل در این وبلاگ بدهم ولی به طور خلاصه میگم:
این یک استدلال (تمثیل) غلطه
البته این سفسطه یا مغالطه یا شبهه ( نامگذاری رایجی در هنگامیکه موضوعش دین باشه) که عنوان کردی باید جزئی از 31 موردمغالطات در استدلال باشه. امّا اینکه یکی از موارد یا ترکیبی از چند مغالطه همراه با استدلال مغالطیه! این رو نمیتونم بدون بررسی بگم به هر حال
روش پاسخ دهی از نظر من اینه :

1- ردّ مبنا : آیاتی در قرآن داریم(حداقل 3 آیه) که مخالف تقلیده
2-نبود علّت: هیچ آیه ای در قرآن نداریم که دستور به تقلید بدهد.
3- نشان دادن نقص های این تمثیل غلط

اگر پاسخ مناسبی هم در جایی دیدی یا خودت در ذهن داری بگو

ali یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 10:29 ق.ظ

بله متاسفانه امثال آقای قزوینی به علت عدم احاطه بر علوم عقلی و منطقی و علاقه به حدیث محوری و علوم نقلی خیلی زود در مورد اشخاص حکم صادر میکنن بدون و به محض اینکه یک عقیده خلاف نظر خودشون رو بشنوه از یک شخص اون رو تکفیر میکنه و با احساسات گرایی با مسائل علمی و اختلافی مواجه میشه در حالی که در این مواقع باید با استدلال و شیوه علمی پیش رفت به هر حال عقیده رو باید با بیان عقیده پاسخ داد نه شانتاژ و تکفیر آقایون به این هم توجه ندارن که یکی ممکنه فهم و قرائتش از یک گزاره در این حد باشه ایشون تمییز قائل نمیشه بین قاصر و مقصر و همه رو میخواد با یک چوب بزنه دقیقا کاری که وهابیت تندرو میکنن،نظر آقای قزوینی در مورد مرحوم صادقی تهرانی مثبت هست یا منفی و اگر مخالف هست با ایشون دلیلش چیه؟باتشکر از شما

طبعا منفیه، دلیلش هم تفاوت اصول فکریه ، نظرشون اینه که نه تنها قرآن امام هر روایتی نیست و قرآن و روایات عدل هم هستند که در عمل معتقدند به جمله معروف "لا یسند بالقرآن الّا بحدیث یفسره"

در بین نظرات مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج) که مربوط به گروه پاسخ دهی هست در مورد آقای صادقی تهرانی مواردی اینچنین آمده:

"با سلام
دوست گرامی؛ ایشان از مراجع تقلید جامع الشرائط و مطرح شیعه نمی باشند."
"مراجع اعلم همواره توسط جامعه مدرسین اعلام می شوند که عموم مردم به سخن آنها استناد می شود اما اگر برای انسان فردی غیر از اینها اعلم تشخیص داده شود همان برای او حجت است. اعلم بودن در مورد مراجع، عموماً مربوط به علم اصول و فقه می شود شاید ایشان در دیگر علوم اعلم باشند اما در تقلید این دو علم بیشتر ملاک است.
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات"
"
با سلام
دوست گرامی؛‌ در طول تاریخ مرجعیت شیعه، مراجع اعلم توسط دیگر مراجع مشخص می شده اند و افراد از او تقلید می کرده اند؛ گرچه علم قطعی و یقینی افراد نیز ملاک می باشد اما راه معمول در میان شیعیان از قدیم معرفی فرد توسط اهل علم و خبره بوده است و در این زمان این افراد ایشان را معرفی نکرده اند و این عدم معرفی، دلیل علم پایین ایشان نیست بلکه افراد دیگری از ایشان در این رشته علمی اعلم تر می باشند. این سخن به هیچ وجه تنقیص افراد یا بی اعتنایی به ایشان نباید قلمداد شود. چاپ کردن رساله هم به هیچ عنوان مرجعیت افراد را ثابت نمی کند.
دوست عزیز در مورد چنین احکامی که افراد خلاف مشهور فقها فتوا می دهند باید طریق احتیاط را رفت و از عَلَم کردن یک قول شاذ و نادر آنهم از عالمی که توسط اهل خبره جامع الشرایط تشخیص داده نشده است خود داری کرد.
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات"

ali جمعه 5 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 04:13 ب.ظ

سلام.آیت الله قزوینی و شبکه ولایت هم شبکه تندوریی است و جناب قزوینی هم ادبیات افراطی داره و مجریان این شبکه همواره به اهل سنت طعنه میزنند و حتی لحنشون به توهین هم کشیده میشه.لینکی بهتون میدم که نقدی است بر شبکه ولایت که توسط دوستانی که در تقریب مذاهب فعالیت میکنند نوشته شده حتما بخوانیدش http://taghrib.urd.ac.ir/cont.php?arcid=14

بله من هم با شما هم داستانم بله چندین سال پیش که آقای قزوینی رو در نمایشگاه کتاب دیدم جلو رفتم و گفتم یادتونه با هم در مکه چندین شب مناظره با جوان وهابی و ... که منو به خاطر آورد و گفت بله و من رو یه سری نصیحت کردو بعد من از نقد نظر آیت الله صالحی نجف آبادی توسط آقای صادقی ره گفتم که یک باره گفت " مادرم فاطمه زهرا در قیامت جلوشو میگیره چون ... و دلایلی آورد که یادم نیست "

من هم در متنم مقاله نوشتم جناب قزوینی "به همان جماعت اول( کلام محور) نزدیکتر است" البته طعنه به اهل سنتشون طبیعیه چون نهایتا پلاک شیعه دارند ولی بیشتر فعالیت میکنند که اینها جذب شبکه های گسترده سعودی های وهابی در ماهواره ها و اینترنت و کتاب نشن و به کتب امامان گذشته و تابعین 4 امام مشهورشون بپردازند.
به هر حال همونطور که عصمت ائمه در شیعه اصله، به همان اندازه و بیشتر " امر به معروف از نوع جامد وهابیش" و تبلیغ در حنبلی ها و خصوصا سلفی ها اصله و واج داره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد